۲..۲..۲

همیشه یکنفر میان ماست
میان من وآنکسیکه
چون خدای خویش میپرستمش
همیشه یکنفر
چشمه زلال سجده مرا
سراب میکند
همیشه یکنفر
قبله مرا خراب میکند
لباس دوخته
به قامت او قلب عاشق مرا
پاره میکند
و در برابر سکوت و بهت دیدگان من
به او اشاره میکند
.
.
.
همیشه یک نفر
کبوتر مرا ز لانه میبرد
و پر زنان کنار او
به سوی لانه ای غریبه میپرد
کبوترم به دور دست میرود
و در برابرسکوت و بهت دیدگان من
چو نقطه میشود
.
.
.
همیشه یکنفر
ربوده
مقصد تمام شعرهای عاشقانه مرا
به یک بهانه
یا که قصه ای دروغ
و من پناه برده ام فقط
به شعرهای عاشقانه فروغ
.
.
.
همیشه یکنفر
ربوده
نیت همیشگی فال حافظ مرا
و در برابر سکوت و بهت دیدگان من
ربوده از غزل
غزال حافظ مرا
.
.
.
ازین به بعد
کبوترم , امیر قلب خویش را
طلسم خویش میکنم
نیت همیشگی فال حافظم
مقصد تمام شعرهای عاشقانه را
به اسم خویش میکنم
.
.
.
ازین به بعد
سکوت و بهت دیدگان من , صداست
چرا که
یکنفر همیشه بین ماست
.
.
.

من یا U ؟

می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟

از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،
مجبور به زیستن هستم.

از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟
از چه بنویسم؟

از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟

ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.

از چه بنویسم؟
از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟

شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،
دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.

شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم
به نوعی گناهکاری شناخته شدم.

نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،
یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.

که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی...
امّا هیهات.... که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی...
از من بریدی و از این آشیان پریدی...

عکس

دوباره وبلاگ را اپ می کنم .اما این ابار به صورت روزانه .امیدوارم نظر یادتون نره

ادامه مطلب ...